دسته بندی های آموزشی

آخرین نظرات کاربران

صادق
1404/09/21
«سلام دوست عزیز خیلی خوشحالیم که آموزش براتون مفید و راحت بوده، مرسی از انرژی خوبتون و محبت‌تون به رزبانو، اگر دوست داشتید آموزش‌ های بیشتری از خیاطی و دوخت وسایل کاربردی ببینید، حتماً از تمامی صفحات سایت دیدن بفرمایید. مهرتون باعث دلگرمی ماست»
طاهره
1404/09/19
عالی بود ممنون خیلی راحت و روان توضیح دادین خدا خیرتون بده ❤🙏
صادق
1404/09/17
سلام و عرض ادب هدف ما در سایت رزبانو ایجاد زمینه برای کسب درآمد در خانه می باشد خوشحالیم که در این راه موفق بوده ایم.
صادق
1404/09/17
سپاس فراوان از شما همراه رزبانو، و تشکر از دوست عزیز سازنده ویدئو آموزشی که اجازه انتشار رو به ما دادن تا شما عزیزان بتونید از این آموزش بهره کافی رو ببرید.
صادق
1404/09/17
خواهش می کنم دوست عزیز خوشحالیم که این مطلب از سایت رزبانو مورد پسند شما واقع شده.
مژگان کوتی عرب
1404/09/16
سلام و خسته نباشید خدمت هنرمند عزیز و گرامی.بابت آموزش های خوب و کاربردیتون ازتون تشکر میکنم و از خداوند برای شما و همه ی عزیزانی که هنرشون رو بی هیچ منتی به هموطنانشون ارائه میدن آرزوی سلامتی همیشگی و موفقیت روزافزون دارم. در پناه خداوند باشید.
فهیمه پوربابا
1404/09/16
خدا رحمتشون کنه خیلی خوب آموزش دادید ممنون
ز
1404/09/16
عالی بود ممنونم خیلی صدا و تصویر با کیفیت بود
صادق
1404/09/16
سلام دوست عزیز حتماً توضیح ساده‌ تر و روشن‌ تری درباره طرح وسط پلیور می‌ دم تا راحت بتونید ببافید. 🔹 طرح وسط پلیور چطور بافته می‌ شود؟ در جلوی پلیور، وسط کار یک نوار بافت پیچ قرار دارد. این نوار از سه قسمت تشکیل شده: ۶ دانه زیر – ۳ دانه رو – ۶ دانه زیر یعنی ترتیب دانه‌ ها این‌ طور است: ۶ تا زیر | ۳ تا رو | ۶ تا زیر دو تا پیچ در این قسمت وجود دارد: یک پیچ برای ۶ دانه اول یک پیچ برای ۶ دانه آخر و سه‌تا دونه‌ ی وسط (۳ رو) بین این دو پیچ قرار می‌ گیرند 🔹 روش بافت پیچ‌ ها برای بافت پیچ‌ های ۶تایی: هر ۸ تا ۱۰ رج یک‌بار پیچ را بیندازید پیچ‌ انداختن یعنی ۳ دانه اول را جلو یا پشت کار نگه دارید، ۳ دانه بعدی را ببافید، بعد برگردید و ۳ دانه نگه‌ داشته‌ شده را ببافید. (اگر تازه‌کار هستید بهتره پیچ را رو به یک طرف بندازید تا کار ساده‌تر باشد.) 🔹 نکته کم کردن دانه‌ ها در متن آموزش گفته شده: «در قسمت وسط… یک رج در میان از ۶ دانه یکی کم کنید تا به ۳ دانه برسد» این یعنی وقتی به قسمت یقه رسیدید، برای اینکه طرح وسط تیز و جمع‌ تر به یقه برسد، از هر سمت پیچ ۶تایی هر رج در میان یک دانه کم می‌ کنید. در نتیجه پیچ پهن به‌ تدریج تبدیل به ۳ دانه می‌ شود و فرم زیباتری در یقه ایجاد می‌ کند. 🔸 خلاصه خیلی ساده: وسط پلیور: ۶ زیر + ۳ رو + ۶ زیر پیچ‌ ها روی دوتا ۶تایی‌ ها اجرا می‌ شن بین پیچ‌ ها فقط ۳ تا رو بافته می‌ شود نزدیک یقه از دو طرف پیچ، دانه‌ ها را کم می‌ کنید تا باریک شود.
صادق
1404/09/16
سلام دوست عزیز سؤال‌ تون کاملاً به‌جا و مهمه، خوشحالم که پرسیدید تا موضوع براتون روشن بشه. در آموزش کلاه، عدد ۴۵ دونه فقط مخصوص بخش پیچ طنابی هست و به معنی تعداد کل دونه‌ های کلاه نیست. برای شروع بافت باید تعداد دونه‌ ها را بر اساس دور سر خودتان محاسبه کنید. ✔️ روش درست کار اینه: اول دور سر را اندازه بگیرید (مثلاً ۵۵ سانتی‌متر). نمونه بافت (گِیج) بگیرید؛ یعنی ۱۰ سانت ببافید و ببینید چند دانه در ۱۰ سانت جا می‌ شود. مثلا اگر در ۱۰ سانت = 20 دانه شد → یعنی هر ۱ سانت = 2 دانه حالا: تعداد دانه مورد نیاز برای دور سر = دور سر × تعداد دانه در هر سانت مثال: ۵۵ سانت × ۲ دانه = ۱۱۰ دانه حالا این ۱۱۰ دانه را باید طوری تقسیم کنید که بخش پیچ (۴۵ دونه) و بخش‌های ساده کنار آن به‌ درستی قرار بگیرند. یعنی: ۴۵ دونه مخصوص پیچ + بقیه دونه‌ ها برای بافت ساده اطراف پیچ ✔️ نکته مهم تعداد کل دونه‌ ها هرگز مساوی ۴۵ نیست. عدد ۴۵ فقط عرض خودِ پیچ است. اگر بخواهیم خیلی خلاصه بگیم: نه! کسی که دور سرش ۵۵ هست، نباید ۱۰۰ دونه فقط بر اساس ۴۵ دونه پیچ سر بیندازه. اول باید کل دونه‌ها را با توجه به دور سر محاسبه کنید، بعد ۴۵ تا از آن برای پیچ در نظر گرفته می‌ شود.
صادق
1404/09/16
سلام دوست مهربانم از پیام پرمحبت و انرژی‌ بخش شما بی‌ نهایت سپاسگزارم. خوشحالم که آموزش‌ ها برای شما مفید بوده و توانستید قدم‌به‌قدم همراه با ویدئو به نتیجه‌ ی دلخواه برسید. هدف ما همیشه این بوده که حتی دوستان مبتدی هم بتوانند بدون سردرگمی یک بافت زیبا و تمیز تجربه کنند. خوشحالم که امکان دانلود ویدئو برای شما کاربردی بوده و همراه شما در مسیر یادگیری هستیم. برای شما سلامتی، شادی و بهترین‌ها را آرزو می‌کنم. در پناه خداوند مهربان باشید.
صادق
1404/09/16
سلام خواهش می کنم دوست عزیز و همراه همیشگی سایت رزبانو. خدا سازنده ویدئو رو هم بیامرزه که به ما اجازه دسترسی به کاربران رزبانو به این آموزش رو دادن.
نرگس
1404/09/15
سلام برای بافت این کلاه ینی باید اندازه دکر سر دونه سر بندازیم آخه نوشتید ۴۵ تا فقط برای پیچ ها مثلا کسی که دور سرش ۵۵ هستش باید ۱۰۰ تا دونه سر بندازه یا نه چطوریه من متوجه‌نمیشم
فرزانه ابوالحسنی
1404/09/15
سلام دوست عزیز من میخواستم ازتون تشکر کنم برای آموزش جامع و اررشمندتون که بسیار عالی و ممنونم که گام به گام توضیح میدید اگر مبتدی هم آدم باشه راحت میتونه ببافه و بازم ازتون تشکر میکنم که گزینه بارگیری رو در ویدئو تون قرار میدید که من میتونم اونو دانلود کنم و موقع بافت قدم به قدم با شما برم تا بافت زیبا و درستی تجربه کنم براتون بهترینها رو آرزو دارم در پناه خداو ند باشید
ح . ا. تهران
1404/09/15
سلام . خیلی قشنگ آموزش دادید . ساک زیبا و کاربردی دوختیید. احسنت . روح پدرتون شاد .‌
صادق
1404/09/14
سلام خواهش می کنم دوست عزیز
فرشته محروم شهرکی
1404/09/14
عالی بود ، موفق باشید .
صادق
1404/09/14
خواهش می کنم دوست عزیز

خداحافظی امام حسین (ع) با قبر جدش

امام حسین علیه السلام در شب دوّم به کنار قبر جدش (ص) شتافت در حالی که غمگین و اندوهناک بود تا از ستم ستمکاران نزد آن حضرت شکایت بَرَد.

امام (ع) در برابر قبر شریف ایستاد، دو رکعت نماز خواند، بسیار متأثر و افسرده خاطر بود، آنگاه از محنت ها و گرفتاری هایی که بر آن حضرت وارد شده بود، شکایت کرد و گفت:

«خداوندا! این قبر پیامبرت محمد است و من فرزند دختر محمد، ماجراهایی برایم پیش آمده که تو می دانی. خداوندا! من معروف را دوست می دارم و از منکر، بیزارم، ای دارنده شکوه و عظمت، به حق این قبر و هر کسی که در آن است از تو می خواهم برای من آنچه را موجب رضایت تو و پیامبرت است، انتخاب فرمایی.»

امام حسین (ع) جدش را در خواب می بیند
حضرت حسین (ع) برای مدتی طولانی به قبر جدش نگاه کرد، در حالی که اطمینان یافته بود که دیگر آن را نخواهد دید، آنگاه به گریه افتاد.

هنوز سپیده صبح ندمیده بود که آن حضرت را خواب فرا گرفت، جدّش حضرت رسول (ص) را در خواب دید که با گروهی از فرشتگان آمده بود. آن حضرت، امام حسین (ع) را در آغوش گرفت و میان دو چشم وی را بوسید در حالی که به وی می فرمود: «ای پسرم! گویی که تو به زودی در کرب و بلا در میان جمعی از امتم، کشته شده و سربریده خواهی شد در حالی که تشنه خواهی بود و به تو آب نخواهند داد و تشنه کام خواهی بود اما سیراب نخواهی شد، آن ها با این وجود به شفاعتم در روز قیامت امید خواهند داشت، برای آنان در نزد خداوند، بهره ای نخواهد بود.

عزیزم! حسین! پدر، مادر و برادرت بر من وارد شده اند، آن ها مشتاق تو هستند، همانا برای تو در بهشت درجاتی است که جز با شهادت به آن ها دست نخواهی یافت…»

امام حسین (ع) برای مدتی طولانی به جدش (ص) نگاه کرد و عطوفت و مهربانی آن حضرت را نسبت به خود به یاد آورد. آنگاه، اشتیاقش فزونی یافت و محنت های بزرگی که از حکومت اموی بر او وارد می شد در نظرش مجسم گشت؛ زیرا وی یا باید با فاجر بنی امیه بیعت کند و یا کشته شود. آنگاه به جدش متوسل شد و با تضرع به او گفت: «ای جد من! نیازی به بازگشت به دنیا ندارم، مرا نزد خود ببر و مرا با خود به منزلت وارد کن.»

پیامبر (ص) متأثر شد و به وی فرمود: «باید به دنیا باز گردی تا شهادت روزی ات شود و پاداش بزرگی که خداوند در آن برای تو قرارداده است، تو و پدر و عمو و عموی پدرت، روز قیامت در یک گروه محشور می شوید تا وارد بهشت گردید.»

حضرت حسین (ع) پریشان و مضطرب، از خواب برخاست، در حالی که امواجی از درد و غم بر او دست یافته بود و به یقینی که کوچک ترین شکی در آن راه نداشت، رسیده بود که حتماً شهادت روزی اش خواهد گشت، پس همه اهل خانه اش را جمع کرد و آن خواب غم انگیز را برایشان گفت، در آن روز در شرق زمین یا در غرب آن، هیچ کس بیش از اهل بیت رسول اللَّه (ص) غمگین و هیچ مرد و زنی بیشتر از آنان گریان نبود.

https://up.rozbano.com/view/1878535/rozbano-206-1.jpg

هنگامی که امام تصمیم به ترک مدینه گرفت، بانوان خاندان عبدالمطلب غرق در اندوه و غم شدند


وداع امام حسین (ع) با قبر مادر و برادرش
حضرت حسین (ع) در تاریکی شب به سوی قبر مادرش، یادگار پیامبر (ص) و پاره تن آن حضرت رفت و مدتی در برابر قبر شریفش ایستاد، در حالی که نگاه های آخرین وداع را بر قبر می افکند و عواطف سرشار و مهربانی های فراوانش را به یاد می آورد، دوست می داشت که زمین باز شود تا مادر، وی را همراه خود به زیر خاک برد، آنگاه به گریه افتاد و با قبر، وداعی گرم نمود و سپس به طرف قبر برادر پاکش حضرت حسن (ع) رفت و با اشک خود، زمین قبر را سیراب کرد، در همان حال درد ها و غم ها او را در بر گرفته بودند. پس از آن، غرق در اندوه و غم به خانه خود بازگشت.[۳]

هراس بانوان بنی هاشم
هنگامی که امام تصمیم به ترک مدینه و پناه بردن به مکه گرفت، بانوان خاندان عبدالمطلب، در حالی که به شدت محزون و متأثر بودند جمع شدند؛ زیرا خبرهای بسیاری از رسول خدا (ص) در مورد کشته شدن فرزندش حسین (ع)، به آنان رسیده بود.

آن ها شروع به نوحه سرایی نمودند و صدایشان به گریه بلند شد. منظره ای هراس انگیز بود، حضرت حسین (ع) با اراده ای محکم، روی به آنان کرد و فرمود: «شما را به خدا! این کار را که معصیت خداوند و پیامبر است، آشکار نکنید.»

دل هایشان به درد آمد و فریاد زدند: «نوحه سرایی و گریه را برای چه کسی می خواهیم، امروز نزد ما همانند روزی است که رسول خدا (ص)، علی، فاطمه و حسن درگذشته بودند… خداوند ما را فدای تو قرار دهد، ای محبوب نیکان…!»

یکی از عمه های آن حضرت به سوی او آمد در حالی که چهره اش برافروخته شده بود. با صدایی که از گریه مرتباً قطع می شد، گفت: هاتفی را شنیدم که می گفت:

وان قتیل الطف من آل هاشم
اذل رقاباً من قریش فذلت

«آن کشته سرزمین طف، از خاندان ها

شم، گردنهایی از قریش را به ذلّت نشاند و آن ها خوار شدند.»

امام (ع) او را آرام کرد و دستور به شکیبایی داد همان گونه که دیگر بانوان از خاندان عبدالمطلب را چنین امر فرموده بود.»

منبع: karbobala.com

دیگر مطالب

مذهبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *